شطرنج هسته‌ای تهران-واشنگتن

اندیشکده کارنگی در تحلیل آورده است که ایالات متحده و ایران برای توفیق در گفت‌وگوهای هسته‌ای باید بر چهار چالش غلبه کنند.

به گزارش تحریریه، اندیشکده کارنگی نوشت، بین ماه‌های آوریل تا مه ۲۰۲۵، ایالات متحده و ایران پنج دور مذاکره هسته‌ای را پشت سر گذاشتند. دو روز پیش از آغاز دور ششم، اسرائیل با کمک آمریکا به تأسیسات نظامی و هسته‌ای ایران حمله کرد. نه روز بعد، ایالات متحده با بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران در فردو، اصفهان و نطنز به طور مستقیم وارد جنگی شد که به «جنگ دوازده‌روزه» معروف شد. تهران در طول جنگ با پرتاب پهپاد و موشک به اهداف اسرائیل پاسخ داد. در ۲۴ ژوئن، واشنگتن پس از آنکه تهران موشک‌هایی به یک پایگاه هوایی آمریکا در قطر شلیک کرد، میانجیگری آتش‌بس را انجام داد. تلفات این جنگ در دو طرف سنگین بود.

این مقاله به دنبال تبیین چگونگی و چرایی درگیری نظامی ایالات متحده و ایران در حین پیگیری دیپلماسی هسته‌ای است. استدلال مقاله این است که چهار عامل زیر برای مذاکرات چالش ایجاد کرده و به بروز درگیری دامن زدند:

➖ چرخه معیوب اجبار آمریکا و مقابله‌جویی ایران
➖ ترجیح واشنگتن برای مذاکرات مستقیم و جامع در مقابل تمایل تهران برای مذاکرات غیرمستقیم و موقت
➖ پایبندی واشنگتن به مواضع حداکثری درباره غنی‌سازی و ذخایر اورانیوم
➖ تأثیر و دخالت مقامات اسرائیلی و قانون‌گذاران آمریکایی
➖ اگر دو طرف تصمیم به ازسرگیری مذاکرات بگیرند، باید این چهار عامل را برای دستیابی به توافق و اجتناب از جنگ دیگر مورد توجه قرار دهند.
➖ اجبار آمریکایی و مقابله‌جویی ایرانی

نخستین عامل، چرخه معیوب اجبار آمریکا و مقابله‌جویی ایران بود که به تشدید تنش و فرسایش اعتماد انجامید. اجبار آمریکا شامل افزایش تحریم‌های اقتصادی علیه ایران، حتی پس از قول تعلیق آن‌ها، و تهدید به اقدام نظامی توسط اسرائیل و آمریکا در صورت عدم حصول توافق بود. رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، در فوریه ۲۰۲۵، کمپین «حداکثر فشار» را احیا کرد.

در مارس ۲۰۲۵، ترامپ نامه‌ای با لحنی تحکم‌آمیز به رهبر ایران نوشت و ۶۰ روز مهلت برای توافق یا مواجهه با حملات نظامی داد. تهران در ابتدا با امتناع از مذاکره و تهدید نظامی پاسخ داد. این پاسخ، تنش‌ها را بیشتر کرد و ترامپ را به اعمال تحریم‌های بیشتر واداشت.

اگرچه اجبار آمریکا تنش را افزایش داد، اما انگیزه‌ای برای حضور تهران در میز مذاکره ایجاد کرد. رهبر ایران، تحت تأثیر هشدار مشاورانش درباره خطر سقوط نظام به دلیل تحریم‌ها و حملات بیشتر، در پایان مارس موافق مذاکرات شد. از زمان آغاز جنگ غزه در ۲۰۲۳، ایران شکست‌های استراتژیک متحمل شده بود.

با این حال، تداوم اجبار آمریکا و مقابله‌جویی ایران، خصومت‌ها را قبل از دور اول مذاکرات تشدید کرد. ترامپ اعلام کرد اسرائیل در صورت عدم برچیده شدن برنامه هسته‌ای ایران، آن را هدف حمله قرار خواهد داد. مقامات ایرانی نیز با اخراج بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تهدید به دستیابی به سلاح هسته‌ای پاسخ دادند.

در دور دوم و سوم مذاکرات، آمریکا پیشنهاد ایران را رد کرد و بر ضرب‌الاجل ۶۰ روزه اصرار ورزید. تهران این ضرب‌الاجل را به دلیل بی‌اعتمادی عمیق و مدت زمان طولانی مذاکره برجام، غیرمنطقی می‌دانست. رد ضرب‌الاجل توسط ایران، دولت ترامپ را به تشدید تحریم‌ها و اخطار مجدد نظامی واداشت.

در پاسخ، تهران دور چهارم مذاکرات را به تعویق انداخت و به تهدیدهای خود ادامه داد. پس از دور چهارم، دولت ترامپ تحریم‌های بیشتری اعمال کرد. پس از دور پنجم، آمریکا بالاخره تحریم‌ها را متوقف کرد، اما چند روز بعد با اعمال تحریم‌های ثانویه جدید، باعث رد پیشنهاد توسط ایران شد.

پس از رد پیشنهاد و با وجود برنامه‌ریزی برای دور ششم، اجبار آمریکا به مرحله آماده‌سازی برای اقدام نظامی وارد شد. ترامپ تهران را متهم به تهاجمی‌تر شدن کرد و نیروهای آمریکایی خود را برای حمله احتمالی آماده کردند. ایران نیز با تقویت دفاع هوایی خود را آماده کرد و هشدار داد در صورت بروز درگیری به پایگاه‌های آمریکا حمله خواهد کرد.

در ۱۳ ژوئن، اجبار آمریکا با حملات هوایی اسرائیل به ایران به اوج رسید. اگرچه دولت ترامپ ابتدا مشارکت خود را رد کرد، اما گزارش شد آمریکا اجازه ضمنی این حمله را داده است. ترامپ سپس از حمله حمایت کرد. بسیاری در ایران معتقد بودند واشنگتن عمداً از مذاکرات به عنوان پوششی برای حملات استفاده کرده است. این تصور، اعتماد بین دو طرف را بیشتر از بین برد.

تهران به تهدیدهای خود ادامه داد و ترامپ در ۲۱ ژوئن دستور حمله مستقیم آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران را صادر کرد. ایران برای کاهش تنش، حمله موشکی محدودی به یک پایگاه آمریکا در قطر انجام داد. ترامپ برای جلوگیری از جنگ تمام‌عیار منطقه‌ای در ۲۴ ژوئن خواستار آتش‌بس شد. پس از جنگ، اجبار آمریکا با اعلام ترامپ مبنی بر کنار گذاشتن تلاش برای کاهش تحریم‌ها ادامه یافت.

ترجیحات متفاوت

دومین عامل، تفاوت بین ترجیح واشنگتن برای مذاکرات مستقیم و جامع و تمایل تهران برای مذاکرات غیرمستقیم و مرحله‌ای بود. ترامپ خواستار مذاکره مستقیم بود، اما تهران بر غیرمستقیم بودن آن اصرار داشت. مذاکرات ۲۰۲۵ عمدتاً با میانجیگری عمان انجام شد.

در انتظارات دو طرف نیز اختلاف وجود داشت. ترامپ مشتاق یک توافق جامع با چارچوب «غنی‌سازی صفر، برچیدن برنامه و توقف حمایت از نماینده‌ها در ازای رفع تحریم‌ها و عادی‌سازی روابط» بود.

در مقابل، ایران قصد داشت یک توافق موقت یا مرحله‌ای حاوی اقدامات اعتمادساز منعقد کند. تهران در دور اول، یک برنامه سه‌مرحله‌ای ارائه داد: کاهش موقت غنی‌سازی و آزادسازی دارایی‌ها توسط آمریکا، توقف دائم غنی‌سازی سطح بالا و ازسرگیری بازرسی‌ها در ازای لغو بخشی از تحریم‌ها، و در نهایت انتقال ذخایر اورانیوم در ازای لغو کامل تحریم‌ها و تصویب توافق توسط کنگره آمریکا. ایران همچنین در ازای توقف کمپین حداکثر فشار، حاضر به کاهش تنش‌های منطقه‌ای بود.

حداکثری‌خواهی آمریکایی

سومین عامل، حداکثری‌خواهی آمریکا درباره سطوح غنی‌سازی و ذخایر اورانیوم بود. واشنگتن در طول مذاکرات بر «غنی‌سازی صفر» اصرار داشت، حال آنکه ایران خود را دارای حق حاکمیتی غنی‌سازی برای مقاصد صلح‌آمیز می‌دانست.

آمریکا در مورد ذخایر اورانیوم با غنای بالا نیز موضع حداکثری داشت و اصرار می‌کرد قبل از لغو هر تحریمی، این ذخایر نابود یا صادر شوند. این موضع با برنامه سه‌مرحله‌ای ایران که در آن انتقال ذخایر در مرحله سوم و پس از دریافت امتیازات انجام می‌شد، در تضاد بود.

در دور چهارم، آمریکا پیشنهاد ایران برای ایجاد یک کنسرسیوم غنی‌سازی مشترک را رد کرد. ترامپ در سفر به خاورمیانه بر غنی‌سازی صفر اصرار مجدد ورزید. پس از دور پنجم، دولت ترامپ لحظه‌ای کوتاه آمد و اجازه غنی‌سازی محدود را داد، اما به سرعت به موضع قبلی بازگشت. تهران این پیشنهاد را نیز رد کرد.

تأثیر و دخالت اسرائیل و کنگره

چهارمین عامل، تأثیر و دخالت اسرائیل و کنگره آمریکا بود. قبل از دور اول مذاکرات، نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، ترامپ را تحت تأثیر قرار داد تا حمله اسرائیل در صورت عدم برچیدن برنامه هسته‌ای ایران را اعلام کند. این اعلام که خواستار «غنی‌سازی صفر» بود، تنش را افزایش داد.

جمهوری‌خواهان کنگره نیز قبل از دور چهارم، هر توافقی را منوط به توقف کامل غنی‌سازی و برچیدن برنامه ایران کردند. آن‌ها پس از دور چهارم، با ارسال نامه‌ای به ترامپ، بر خواسته خود پافشاری کردند.

پس از دور پنجم، اسرائیل و کنگره بر ترامپ برای بازگشت از امتیاز غنی‌سازی فشار آوردند. در ۱۳ ژوئن، دو روز قبل از دور ششم، اسرائیل با حملات هوایی گسترده به ایران، مذاکرات را مختل کرد. هدف قرار دادن یکی از مقامات ارشد ایرانی و سرپرست مذاکرات، حاکی از قصد خرابکاری بود. تهران دور ششم را لغو و مذاکرات را معلق کرد.

پس از جنگ، ایران همکاری خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به طور رسمی معلق کرد. این اقدام می‌تواند مقدمه‌ای برای خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و تسلیح برنامه باشد. چشمانداز دیگری جنگ و اعمال مجدد تحریم‌های شتابزده سازمان ملل توسط اروپا، ایران را تهدید می‌کند.

غلبه بر چالش‌ها

حتی پس از جنگ، درب دیپلماسی کاملاً بسته نشد. ترامپ انگیزه برای بستن توافق داشت و ایران گفتمان تهاجمی خود را کاهش داد. برای ازسرگیری مذاکرات، دو طرف باید بر چهار چالش غلبه کنند:

➖ پایان چرخه اجبار و مقابله‌جویی: آمریکا باید ضرب‌الاجل غیرواقعی را کنار بگذارد، به وعده تعلیق تحریم‌ها عمل کند و از تهدید نظامی خودداری ورزد. ایران نیز باید از مقابله‌جویی بپرهیزد. هر دو طرف باید اظهارنظرهای تهدیدآمیز را تا حصول توافق حداقلی کنند.

➖ توافق بر سر قالب و انتظارات: دو طرف باید بر سر مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات و نیز جامع یا تدریجی بودن توافق به اجماع برسند. دامنه مذاکرات برای آمریکا عمدتاً امنیتی (غنی‌سازی، ذخایر، بازرسی، نماینده‌ها) و برای ایران اقتصادی (تحریم، دارایی، نفت، تصویب کنگره) بود.

➖ رسیدگی به حداکثری‌خواهی آمریکا: واشنگتن می‌تواند با اجازه غنی‌سازی محدود و کمک به ایران برای اهداف صلح‌آمیز، راه را برای توافق باز کند. همچنین می‌توان در قالب یک معامله، در ازای امتیاز ایران درباره ذخایر اورانیوم، در مورد سطوح غنی‌سازی کوتاه آمد.

➖ کاهش تأثیر مخالفان: دولت ترامپ باید مانع از تأثیر و دخالت افراد در اسرائیل و کنگره که به دنبال خرابکاری در مذاکرات هستند، شود. این موضوع با توجه به روابط نزدیک ترامپ با اسرائیل و نفوذ لابی‌های طرفدار اسرائیل در کنگره، چالشی بزرگ است. با این حال، تصویب توافق توسط کنگره برای دوام آن ضروری است.

اگرچه غلبه بر این چالش‌ها دشوار است، اما دستیابی به توافق با توجه به دامنه محدود مسائل (امنیت برای آمریکا و اقتصاد برای ایران) امکان‌پذیر است. در نهایت، موفقیت یا شکست مذاکرات آتی به اراده سیاسی و میزان اعتماد دو طرف به یکدیگر بستگی دارد.

منبع: مطالعات رسانه‌های بین‌الملل

پایان/

۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
کد خبر: 33827

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 3 =